نقد و بررسی فیلم The Wolf of Snow Hollow

نقد و بررسی فیلم The Wolf of Snow Hollow

7 آبان 1399
۰ 503 بازدید

جیم کامینگز فیلم نامه نویس و کارگردان و البته بازیگر فیلم گرگ برف تو خالی است که به نظر می رسد این فیلم نسخه تکامل یافته داستان فیلم کوتاه اش به نام “جاده تند” ۲۰۱۶ است. جیم کامینگز با نگاهی دقیق تر به شخصیت های داستان فیلم کوتاه اش یک روایت کاملا خارق العاده و غیر قابل انتظار را در فیلم گرگ برف تو خالی ایجاد کرده است. فراتر از یک فیلم ترسناک جیم تواسنته است استاندارد های ژانر کمدی را در این فیلم ترسناک بگنجاند و یک روند متعادل واقع گرایانه را در فیلم نامه خود نگه دارد. به نظر می رسد جیم کامینگ یک استعداد نوظهور در میان کارگردانان آمریکایی است که باید در ادامه شاهد درخشش این جوان با استعداد بود.

شما می توانید فیلم گرگ برف توخالی را به صورت رایگان در مووینه تماشا یا دانلود کنید:دانلود فیلم The Wolf of Snow Hollow 2020

آغاز مهیج فیلم راهی برای جذب تماشاگر

پی جی (جیمی تاترو) و نامزدش برایان (آنی همیلتون) یک کلبه کوچک در میان کوه های سراسر برفی اجاره می کنند. پس از برخورد خشن با برخی از افراد محلی آن ها در این کلبه اوقات ناخوشی را دارند در عین حال که پی جی قصد دارد به نامزدش پیشنهاد ازدواج بدهد و این موضوع برنامه ریزی های اورا بهم ریخته است. با دانستن اینکه این یک فیلم گرگینه ای است، این صحنه های اولیه احساس سکانس آغازین فیلم “جیغ” را دارند زیرا کامینگز با این واقعیت بازی می کند که بینندگان از وقوع اتفاقات وحشتناکی آگاه هستند. داستان از جایی شروع می شود که پی جی زمانی مناسب را پیدا می کند تا از نامزدش خواستگاری کند اما در این حین او توسط یک موجود عجیب تکه تکه می شود.

نقد و بررسی فیلم The Wolf of Snow Hollow

ارتباط زندگی خصوصی افسران با قتل های عجیب

اکثر افسرانی که به صحنه واکنش نشان می دهند هرگز چیزی به این شکل را ندیده اند، زنی که اعضای بدنش از بین رفته و به طرز وحشتناکی به قتل رسیده است. این مطمئنا افسر جوان جان مارشال (کامینگز) را مبهوت می کند ، مردی که در زندگی خود با مشکلات شخصی زیادی روبرو است و حالا باید معمای یک قتل فجیع را حل کند. در مجموعه ای از ضربات سریع ، کامینگز فاش می کند که افسر جان یک الکلی در حال بهبودی با پدری بیمار (رابرت فورستر) است که اتفاقاً کلانتر شهر نیز هست که از همسرش طلاق گرفته. افسر جولیا رابسون یک همکار ساکت و با اعتماد به نفس است ، و جان با تمام تلاش خود سعی می کند کارها را با دخترش (کلوئی شرق) انجام دهد، اما او بلافاصله پس از وقوع این اتفاقات بسیار شکننده به نظر می رسد برای حل معمای قتل دچار سردرگمی شده است.

همه با مرگ اول کاملا مبهوت شده اند، اما شب بعد دوباره این اتفاق می افتد و بعد ترس زیادی شهر را فرا می گیرد. حتی وقتی جان به مفهوم چیزی فوق طبیعی عقب می رود، مردم تعجب می کنند که آیا در آن تپه های برفی یک گرگینه واقعی وجود دارد؟ کارگردان سعی می کند طی صحنه هایی از گذشته مارا متوجه بی کفایتی پلیس طی سال های متمادی کند و در ادامه نشان می دهد که استرس چکونه سراسر این شهر کوچک را فرا گرفته است. فیلم نامه می خواهد از میان افسران یک نفر را قهرمان کند که راهی برای حل این معمای قتل های زنجیره ای پیدا می کند اما این کار را بسیار هوشمندانه انجام می دهد زیرا ما با روایت های داستان های سنتی که تکراری شده اند رو به رو نمی شویم بلکه قهرمان این داستان با لحظات کمدی یک انسان ساده است که در نهایت به قهرمان داستان تبدیل می شود. نسخه های زیادی از این فیلم وجود دارد که قهرمان سازی را بیش از حد بزرگ می کنند و یا او را به یک احمق سرگردان تبدیل می کنند، اما کامینگز به عنوان فیلمنامه نویس راه ساده ای را طی نمی کند و همین مورد جزو نقاط قوت داستان است.

ساخت فیلم با بودجه کم

همانطور که میدانید ساخت فیلم با بودجه پایین برای فیلم های مهیج آمریکایی کار آسانی نیست اما به نظر  می رسد کارگردان با تمرکز بر داستان و حذف کردن بازیگران معروف سعی داشته از طریق فیلم نامه با مخاطب ارتباط برقرار کند که البته موفق هم بوده است. تماشاگران با یک فیلم گرگینه ای مواجه می شوند که به لحاظ اساس داستان، روایتی کاملا متفاوت را پیش می گیرد.

افزودن دیدگاه

هیج دیدگاهی ثبت نشده ;(