ماری دوژاردن، تبعه فرانسوی که توسط هموطنانش به عنوان خائن شناخته می شود، به یک شرط توسط سربازان آمریکایی نجات می یابد: برای زنده ماندن، باید آنها را به انبار طلایی که توسط نازی ها، مقاومت فرانسه و آمریکایی ها شکار شده بودند، هدایت کند.
ماتیلدا 12 ساله با اکراه توسط لئون، یک قاتل حرفه ای، پس از به قتل رسیدن خانواده اش دستگیر می شود. زمانی که او تحت الحمایه او می شود و حرفه قاتل را می آموزد، رابطه ای غیرعادی شکل می گیرد.
جیمز باند خدمت فعال را ترک کرد. زمانی که فلیکس لیتر، یک دوست قدیمی از سیا، به دنبال کمک می‌آید، صلح او کوتاه‌مدت می‌ماند و باند را به دنبال یک شرور مرموز می‌برد که مجهز به فناوری جدید خطرناک است.
یک جوخه نخبه از نیروی دریایی SEAL، در یک ماموریت مخفی برای انتقال یک زندانی به خارج از زندان جزیره سیاه سایت سیا، هنگامی که شورشیان در تلاش برای نجات همان زندانی حمله می کنند، به دام می افتند.
یک مرد خانواده مطیع به آرامی شخصیت واقعی خود را پس از دزدیده شدن خانه اش توسط دو دزد خرده پا آشکار می کند که اتفاقاً او را وارد یک جنگ خونین با یک رئیس جنایتکار روسی می کند.
یک مامور اینترپل با کمک یک دزد رقیب، تحت تعقیب ترین دزد آثار هنری جهان را با موفقیت ردیابی می کند. اما هیچ چیز آنطور که به نظر می رسد نیست، زیرا یک سری صلیب های دوگانه به وجود می آید.
این داستان در سال 1998 اتفاق می افتد، این داستان اصلی رازهای عمارت اسرارآمیز اسپنسر و شهر بدبخت راکون را بررسی می کند.
